خم ابروی او در جانفزائی | طراز آستین دلربائی | |
خدا را محض لطفش آفریده | به نام ایزد زهی لطف خدائی | |
به غمزه چشم مستش کرده پیدا | رسوم هستی و سحر آزمائی | |
ز کوی او غباری کاورد باد | کند در چشم جانها توتیائی | |
عبید ار پادشاهی خواهی آخر | برو پیشش گدائی کن گدائی |