خرامنده سروی به رخ گلستانی | فروزنده ماهی به لب دلستانی | |
بهشتی به رخسار و در حسن حوری | جهانی به خوبی و در لطف جانی | |
نه حور بهشت از طراوت بهشتی | نه سرو روان از لطافت روانی | |
به بالا بلندی به یاقوت قندی | به گیسو کمندی به ابرو کمانی | |
ز مشک ختن بر عذارش غباری | ز شعر سیه بر رخش طیلسانی | |
در آشفتگی زلفش آشوب شهری | لبش در شکر خنده شور جهانی | |
به هنگام دل بردن آن چشم جادو | توانائی و خفته چون ناتوانی | |
چو هندو سر زلفش آتش نشینی | چو کوثر لب لعلش آتش نشانی | |
سفر کرد خواجو ز درد جدائی | فرو خواند بر دوستان داستانی |