ای رخ تو قبلهی خورشید پرستان | پرتو روی چو مهت شمع شبستان | |
تشنه به خون من بیچارهی مسکین | سنبل سیراب تو برطرف گلستان | |
با گل رویت چه زند لاله و نسرین | با سر کویت چه کنم گلشن و بستان | |
طلعت خورشید و شست یا قمرست این | پستهی شکر شکنت یا شکرست آن | |
ای تنم از پای در آورده بافسوس | وی دلم از دست برون برده بدستان | |
سوز غم عشق تو در مجلس رندان | یاد می لعل تو در خاطر مستان | |
گرمیم از پای در آرد نبود عیب | در سر سرخاب رود رستم دستان | |
خواجو اگر جان بدهد در غم عشقت | داد وی از زلف کژ سر زده بستان |