ای شب زلفت غالیه سا وی مه رویت غالیه پوش
|
|
نرگس مستت باده پرست لعل خموشت باده فروش
|
نافهی مشک از گل بگشا بدر منیر از شب بنما
|
|
مشک سیه برماه مسا سنبل تر برلاله مپوش
|
لعل لبست آن یا می ناب بادهی لعل از لعل مذاب
|
|
شکر تنک یا تنک شکر آب حیات از چشمهی نوش
|
شمع چگل شد باده گسار شمسهی گردون مشعله دار
|
|
ماه مغنی گو بسرای مرغ صراحی گو بخروش
|
باده گساران مست شراب جمع رفیقان مست و خراب
|
|
بر بت ساقی داشته چشم بر مه مطرب داشته گوش
|
مطرب مجلسه نغمه سرای شاهد مستان جلوه نمای
|
|
گر شنوم که صبر و قرار ور نگرم کو طاقت و هوش
|
پیر مغان در میکده دوش گفت چو خواجو رفت ز هوش
|
|
گو می نوشین بیش منوش تا نبرندش دوش بدوش
|