آن خط شب مثال که بر خور نوشتهاند
|
|
یا رب چه دلفریب و چه در خور نوشتهاند
|
از خضر نامهئی به لب چشمهی حیات
|
|
گوئی محرران سکندر نوشتهاند
|
یا نی مگر برات نویسان ملک شام
|
|
وجهی برآفتاب منور نوشتهاند
|
گفتم که منشیان شهنشاه نیمروز
|
|
از شب چه آیتیست که برخور نوشتهاند
|
در خنده رفت و گفت که مستوفیان روم
|
|
خطی باسم اجری قیصر نوشتهاند
|
یا از پی معیشت سلطان زنگبار
|
|
تمغای هند بر شه خاور نوشتهاند
|
گوئی که بستهاند تب لرز آفتاب
|
|
کز مشک آیتی بشکر برنوشتهاند
|
یا نی دعائی از پی تعویذ چشم زخم
|
|
بر گرد آن عقیق چو شکر نوشتهاند
|
ریحانیان گلشن روی تو برسمن
|
|
خطی بخون لالهی احمر نوشتهاند
|
وصف لبت کز آن برود آب سلسبیل
|
|
حوران خلد بر لب کوثر نوشتهاند
|
خواجو محرران سرشکم بسیم ناب
|
|
اسرار عشق بر ورق زر نوشتهاند
|