حدیث عشق ز ما یادگار خواهد ماند
|
|
بنای شوق ز ما استوار خواهد ماند
|
کنون که کشتی ما در میان موج افتاد
|
|
سرشک دیده ز ما برکنار خواهد ماند
|
اساس عهد مودت که در ازل رفتست
|
|
میان ما و شما پایدار خواهد ماند
|
ز چهره هیچ نماند نشان ولی ما را
|
|
نشان چهره برین رهگذار خواهد ماند
|
ز روزگار جفا نامهئی که عرض افتاد
|
|
مدام بر ورق روزگار خواهد ماند
|
شکنج زلف تو تا بیقرار خواهد گشت
|
|
درازی شب ما برقرار خواهد ماند
|
چنین که بر سر میدان عشق مینگرم
|
|
دل پیاده بدست سوار خواهد ماند
|
حدیث زلف و رخ دلکش تو خواهد بود
|
|
که بر صحیفهی لیل و نهار خواهد ماند
|
فراق نامهی خواجو و شرح قصهی شوق
|
|
میان زندهدلان یادگار خواهد ماند
|