روضهی خلد برین بستانسرائی بیش نیست
|
|
طوطی خوش خوان جان دستانسرائی بیش نیست
|
گنبد گردندهی پیروزه یعنی آسمان
|
|
در جهان آفرینش آسیائی بیش نیست
|
بگذر از کیوان که آن هندوی پیر سالخورد
|
|
با علو قدر وتمکین بز بهائی بیش نیست
|
قاضی دیوان اعلی را که خوانی مشتری
|
|
در حقیقت چون ببینی پارسائی بیش نیست
|
صفدر خیل کواکب گر چه ترکی پردلست
|
|
نام آخر خونی مبر کو بد لقائی بیش نیست
|
قیصر قصر ز برجد را که شاه انجمست
|
|
گر بدانی روشن او هم بیحیائی بیش نیست
|
مطرب بربط نواز مجلس سیارگان
|
|
در گلستان فلک بلبل نوائی بیش نیست
|
اصف ثانی چرا خوانی دبیر چرخ را
|
|
زانکه او در کوی دانش کدخدائی بیش نیست
|
شهره شهرست مه در راهپیمائی ولیک
|
|
بر سر میدان قدرت بادپائی بیش نیست
|
حاجت از حق جوی خواجو زانکه ملک هردو کون
|
|
با وجود جود او حاجت روائی بیش نیست
|