آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست
|
|
یا ماه شب چارده بر روی زمینست
|
در ابر سیه شعشهی بدر منیرست
|
|
یا در شکن کاکل او نور جبینست
|
آن ماه تمامست که برگوشه بامست
|
|
یا شاه سپهرست که بر چرخ برینست
|
گویند که زیباست بغایت مه نخشب
|
|
لیکن نتوان گفت که زیباتر از اینست
|
آن لعل گهر پوش مگر چشمهی نوشست
|
|
یا درج عقیقست که بر در ثمینست
|
هر چند نمک چون شکرت شور جهانیست
|
|
لیکن لب لعلت نمکی بس شکرینست
|
این نکهت مشکین نفس باد بهارست
|
|
یا چین سر زلف تو یا نافهی چینست
|
بالای بلندت که ازو کارتو بالاست
|
|
بالاش نگویم که بلای دل و دینست
|
خواجو اگرش تیغ زنی روی نپیچد
|
|
زیرا که تو سلطانی و او ملک یمینست
|