ساقیا ساغر شراب کجاست
|
|
وقت صبحست آفتاب کجاست
|
خستگی غالبست مرهم کو
|
|
تشنگی بیحدست آب کجاست
|
درد نوشان درد را به صبوح
|
|
جز دل خونچکان کباب کجاست
|
همه عالم غمام غم بگرفت
|
|
خور رخشان مه نقاب کجاست
|
لعل نابست آب دیده ما
|
|
آن عقیقین مذاب ناب کجاست
|
تا بکی اشک بر رخ افشانیم
|
|
آخر آن شیشه گلاب کجاست
|
بسکه آتش زبانه زد در دل
|
|
جگرم گرم شد لعاب کجاست
|
از تف سینه و بخار خمار
|
|
جانم آمد بلب شراب کجاست
|
دلم از چنگ میرود بیرون
|
|
نغمهی زخمهی رباب کجاست
|
بجز از آستان باده فروش
|
|
هر شبم جایگاه خواب کجاست
|
دل خواجو ز غصه گشت خراب
|
|
مونس این دل خراب کجاست
|