سال پاک‌دینی از نوری درباره‌ی راه وصال

پاک دینی کرد از نوری سال گفت ره چون خیزد از ما تا وصال
گفت ما را هر دو دریا نار و نور می‌بباید رفت راه دور دور
چون کنی این هفت دریا باز پس ماهیی جذبت کند در یک نفس
ماهیی کز سینه چون دم برکشید اولین و آخرین را درکشید
هست حوتی نه سرش پیدا نه پای درمیان بحر استغناش جای
چون نهنگ آسا دو عالم درکشد خلق را کلی به یک دم درکشد