عزم عشق دلستانی داشتم
|
|
وقف کردم نیم جانی داشتم
|
صد هزاران سود کردم در دو کون
|
|
گر ز عشق تو زیانی داشتم
|
چون شدم با عشق رویش همنفس
|
|
هر نفس تازه جهانی داشتم
|
در صفات روی چون خورشید او
|
|
سر مگر بر آسمانی داشتم
|
لیک چون رویش بدیدم ذرهای
|
|
گنگ گشتم گر زبانی داشتم
|
مدتی پنداشتم کز وصل او
|
|
یا نصیبی یا نشانی داشتم
|
چون نگه کردم همه پندار بود
|
|
یا خیالی یا گمانی داشتم
|
با سر هر موی زلفش تا ابد
|
|
سرگذشت و داستانی داشتم
|
لیک دل پرغصه رفتم زیر خاک
|
|
قصهی دل چون نهانی داشتم
|
خواستم تا راز خود پنهان کنم
|
|
هر سرشکی ترجمانی داشتم
|
چون ندیدم خویش را در خورد او
|
|
این مصیبت هر زمانی داشتم
|
موج میزد درد و زاری چون رباب
|
|
گر رگی بر استخوانی داشتم
|
بر تن عطار هر مویی که بود
|
|
در خروشی و فغانی داشتم
|