شعار عشق بازان چیست، خوبان را دعا کردن
|
|
قفا خوردن، پی افشردن، جفا بردن، وفا کردن
|
کمال کامرانی در محبت چیست میدانی
|
|
بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
|
به چشم پاک بنگر مجمع پاکیزهرویان را
|
|
که در کیش نظربازان، خطا باشد خطا کردن
|
حضورت گر نبودهاست آن خم ابروی محرابی
|
|
نماز کردهات را راستی باید قضا کردن
|
قیامت قامتی با صدهزاران ناز میگوید
|
|
که می باید قیامت را از این قامت بنا کردن
|
دلا باید گرفتن دامن بالا بلندی را
|
|
تن آسوده را چندی گرفتار بلا کردن
|
مبارک طلعتی تا میرسد از دور میگویم
|
|
که صبح عید نوروز است میباید صفا کردن
|
ز دیوان قضا تا چند خواهد شد نصیب من
|
|
ز کوی دوست رفتن، چشم حسرت بر قفا کردن
|
وجودم در حقیقت زندهی جاوید خواهد شد
|
|
که باید روی جانان دیدن و جان را فدا کردن
|
محب صادق از جانان به جز جانان نمیخواهد
|
|
که حیف است از خدا چیزی تمنا جز خدا کردن
|
چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
|
|
که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
|
فروغی را مگر گویا کند آن منطق شیرین
|
|
وگرنه هیچ نتواند ثنای پادشا کردن
|
خدیو نکته پرور ناصرالدین شاه معنیدان
|
|
که کام نکته سنجان را ازو باید روا کردن
|
بلنداختر شهنشاهی که درگاه جلالش را
|
|
گهی باید دعا گفتن، گهی باید ثنا کردن
|