آن که مرادش تویی از همه جویاتر است
|
|
وان که در این جستجو است از همه پویاتر است
|
گر همه صورتگران صورت زیبا کشند
|
|
صورت زیبای تو از همه زیباتر است
|
چون به چمن صف زنند خیل سهی قامتان
|
|
قامت رعنای تو از همه رعناتر است
|
سنبل مشکین تو از همه آشفتهتر
|
|
نرگس شهلای تو از همه شهلاتر است
|
حسن دل آرای تو از همه مشهورتر
|
|
عاشق رسوای تو از همه رسواتر است
|
مست مقامات شوق از همه هشیارتر
|
|
پیر خرابات عشق از همه برناتر است
|
آن که به محراب گفت از همه ممنترم
|
|
گر دو سه جامش دهند از همه ترساتر است
|
بادهی پایندگی از کف ساقی گرفت
|
|
آن که به پای قدح از همه بیپاتر است
|
سر غم عشق را در دل اندوهناک
|
|
هر چه نهان میکنی از همه پیداتر است
|
چون که سلاطین کنند دعوای بالاتری
|
|
رایت سلطان عشق از همه بالاتر است
|
گر همه شاهان برند دست به برنده تیغ
|
|
تیغ جهانگیر شاه از همه براتر است
|
ناصردین شهریار، تاج ده و تاجدار
|
|
آن که به تدبیر کار از همه داناتر است
|
اختر فیروز او از همه فیروزتر
|
|
گوهر والای او از همه والاتر است
|
مرغ چمن دم نزد پیش فروغی بلی
|
|
آن که زبانش تویی از همه گویاتر است
|