در مرثیه‌ی عمدة الدین محمد بن اسعد از ائمه‌ی شافعیه

در دهر سیه سپیدم افکند بخت سیه سپید کارم
با بخت سیه عتاب کردم کز بس سیهیت دلفکارم
بخت آمد و خون گریست پیشم کز رنگ سیاه شرمسارم
اما چکنم قبول کن عذر کز مرگ امام سوگوارم
سلطان ائمه عمدة الدین کو بود مراد روزگارم