در مدح اقضی القضاة عز الدین بوعمران

بقا حصار تنش باد کاین حصار کبود ز سایه‌ی سر کلکش حصار می‌سازد

تو مار صورتی و همیشه شکرخوری خاقانی است طوطی و دایم جگر خورد
این هم ز بخشش فلک و جود عالم است کان را که خاک باید خوردن، شکر خورد