در مرثیه‌ی امام ابو عمر و اسعد

هنرت مشک نافه‌ی آهوست چه عجب مشک دردسر زاید
وقت باشد که نافه بگشایند مرد را خون ز مغز بگشاید
بوی مشکت جهان گرفت سزد که دلت شکر ایزد آراید
ناسپاسی به فعل کافور است کنهمه بوی مشک برباید
گر تو از بوی مشک عطسه زنی هر که حاضر دعات بفزاید
تو بر آن عطسه هم بخوان الحمد کاهل سنت چنینت فرماید
خواجه گر نوح راست کشتی‌بان موج طوفانش محنت افزاید
دامنت بادبان کشتی شد گر گریبانت تر شود شاید