در مرثیه‌ی امیر رشید الدین اسد شروانی

آه و دردا که شبیخون اجل در زد آتش به شبستان اسد
بدل نغمه‌ی عنقاست کنون نغمه‌ی جغد بر ایوان اسد
اسدالله عجم خواند علیش که علی بود ز اقران رسد
لاجرم خیبر خزران بگشاد ذوالفقار کف رخشان اسد
لاجرم ز ابلق چرب‌آخور چرخ دل دلی داشت خم ران اسد
بود معن عرب و سیف یمن در کرم هندوی دربان اسد
گر اسد خانه‌ی خورشید نهند داشت خورشید کرم خان اسد
تاج بخش ملک مشرق بود این نه بس باشد برهان اسد
مشتری ساختی از جرم زحل مسن خنجر بران اسد
باز مریخ ز مهر افکندی ساخت زر بر تن یکران اسد
باز زهره به عطار بردی نامه‌ی جود به عنوان اسد
باز مه بودی هر ماه دوبار گاه خوان گاه نمکدان اسد
آسمان کردی بر گنج کمال حمل و ثور دو قربان اسد
مهر و مه بود چو جوزا دو بدو خادم طالع سرطان اسد
کمتر از داس سر سنبله بود اسد چرخ به میزان اسد
نیش عقرب شده و قوس قزح هم کمان هم سر پیکان اسد
مجلسش کعبه و انداخته دلو خلق در زمزم احسان اسد
بخت بر کوس فلک بستی پوست از تن جدی به فرمان اسد
وز فم الحوت نهادی دندان بر سر ترکش ترکان اسد
سالها قصد فلک داشت مگر جنبش رای فلک‌سان اسد