قصیده

امروز مال و جاه خسان دارند بازار دهر بوالهوسان دارند
در غم سرای عاریت از شادی گر هیچ هست هیچ کسان دارند
عزلت گزین ز پیش‌گه گیتی کان پیشگاه باز پسان دارند
نیکان عهد را به بدی کردن عذری بنه که دسترس آن دارند
از سفلگان نوال طلب کم کن کایشان دم و بال رسان دارند
بیرون همه صفا و درون تیره گویی نهاد آینه سان دارند
دولت به اهل جهل دهند آری خوان مسیح خرمگسان دارند
اقلیم، خادمان و زنان بردند آفاق، خواجگان و خسان دارند
خاقانیا نفس که زنی خوش زن کانجا قبول خوش نفسان دارند