مطلع سوم

از فزع کف بر سر دریا گمان برده که هست ز آهنین اسب آتشین برگستوان انگیخته
رایت شاه اخستان کانا فتحنا یار اوست در جهان آوازه‌ی شادی رسان انگیخته
از سر کفار روس انگیخته گردی چنانک از سران روم شاه الب ارسلان انگیخته
یک دو روز این سگ‌دلان انگیخته در شیرلان شورشی کارژنگ در مازندران انگیخته
سهم شاه انگیخته امروز در دربند روس شورشی کان سگ‌دلان در شیرلان انگیخته
پیش تخت خسرو موسی کف هارون زبان این منم چون سامری سحر از بیان انگیخته
عنصری کو یا معزی یا سنائی کاین سخن معجز است از هر سه گرد امتحان انگیخته
تا جهان پیر جوان سیماست، باد اندر جهان رای پیرش را مدد بخت جوان انگیخته
تا طراز ملک را نام است نامش باد و بس بر طراز ملک، نقش جاودان انگیخته
فر او بر هفت بام و چار دیوار جهان کارنامه‌ی هشت بنیان جنان انگیخته