عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین
|
|
گوهر دل خاک توست رد مکن ای نازنین
|
منتظران تواند مانده ترنجی به کف
|
|
رخش برون تاز هان، پرده برانداز، هین
|
کیست ز مردان که نیست تیغ تو را هم نیام؟
|
|
کیست ز مرغان که نیست دام تو را هم قرین؟
|
تاجوران را ز لعل طرف نهی بر کمر
|
|
شیر دلان را ز جزع، داغ نهی بر سرین
|
جلوهگر توست چرخ و اینک در کوی تو
|
|
میدود از شرق و غرب آینه در آستین
|
گوی گریبان تو چون بنماید فروغ
|
|
زرین پروز شود دامن روح الامین
|
ز آتش دلها صبا سوخته شد سر به سر
|
|
تا به سر زلف تو کرد گذر چین به چین
|
از طپش عشق تو در روش مدح شاه
|
|
خاطر خاقانی است سحر حلال آفرین
|
خسرو اقلیم گیر سرور دیهیم بخش
|
|
مهدی آخر زمان، داور روی زمین
|