در صفت عشق و مدح شیخ الاسلام ناصر الدین ابراهیم

رسته‌ی دهر و فلک دیده و بشناخته رایج این را دغل بازی آن را دغا
بهر فریدون راز کرده ز عصمت علم در صف فغفور آز کرده به همت غزا
از اثر داغشان هردم سلطان عشق گوید خاقانیا خاک توام مرحبا
رو به هنر صدر جوی بر در صدر جهان رو به صفت بازگرد بر در اصحاب ما
جاه براهیم بین گشته براهیم‌وار مکرم اخوان فقر بر سر خوان رضا
حافظ اعلام شرع ناصر دین رسول کز مدد علم اوست نصرت حزب خدا