وله فی‌طلب الحقایق

سیر براق و مسجد اقصی و جبرییل طوبی و عرش و سدره و دیدار یار چیست؟
بوجهل را مخالفت احمد از چه خاست؟ و آن عنکبوت و پرده و صدیق و غار چیست؟
این حج و عمره و حرم و کعبه و مقام وین خلق و سعی و وقفه ور می حجار چیست؟
رومی رخان هفت زمین را چنان طواف بر گرد آن سرادق زنگی شعار چیست؟
گر دیده‌ای مدینه‌ی علم رسول را باب مدینه و اسد و ذوالفقار چیست؟
مد صراط و وضع ترازو و طی ارض هول حساب و قول شفاعت گزار چیست؟
رحمت چو در قیاس فزون آمد از غضب تشویش عبد و خشم خداوندگار چیست؟
از جای آمدن تو اگر واقفی به عقل در باز گشتن این فزع و زینهار چیست؟
فرمان که می‌دهد به مکافات نیک و بد؟ مخلوق را درین بد و نیک اختیار چیست؟
ای زاهد، ار به سر عبادت رسیده‌ای شرط نماز و روزه‌ی لیل و نهار چیست؟
هر جزو را که باز شمردم حقیقتست گر راه برده‌ای به حقیقت، به یار، چیست؟
امر رموز «لیسک فی جبتی» چه بود؟ آن گفتن «اناالحق» و منصور و دار چیست؟
برما هزار گونه مباهات می‌کنی ای مدعی بگو که: یکی از هزار چیست؟
گر جاهلی، ز راهرو کاروان بپرس ورعارفی، بگوی که تا: اصل کار چیست؟
تا کی دویدنت به یسار از یمین چنان؟ نادیده این قدر که یمین از یسار چیست؟
ما در حصار این فلک تیز گردشیم وز جان بی‌خبر که: برون از حصار چیست؟
ای پادشاه، اگر نظر لطف می‌کنی زان روی پرده دور کن، این انتظار چیست؟
با اوحدی ز آتش دوزخ سخن مگوی در دست این شکسته دل خاکسار چیست؟
باران رحمت تو به هر گوشه می‌رسد او هم به کوی تست، برو هم ببار، چیست؟