مینالم ازین کار به سامان نرسیده | وین درد جگر سوز به درمان نرسیده | |
جانا، سخنست این همه سوراخ ببینید | بر سینهی این کشتهی پیکان نرسیده | |
افسوس! که موری نشکستیم درین خاک | وین قصه به نزدیک سلیمان نرسیده | |
ای ترک پریچهره، چه بیداد و جفا ماند؟ | کز کافر چشمت به مسلمان نرسیده | |
از خوان تو برخاسته یغمای طفیلی | زان گونه که یک لقمه به مهمان نرسیده | |
شک نیست که این چشم چو دریا نگذارد | در شهر یکی خانهی توفان نرسیده | |
زود اوحدی اندر سخن خود برساند | آوازهی این جور به سلطان نرسیده |