جهان از باد نوروزی جوان شد

جهان از باد نوروزی جوان شد زمین در سایه‌ی سنبل نهان شد
قیامت می‌کند بلبل سحرگاه مگر گل فتنه‌ی آخر زمان شد؟
ز رنگ سبزه و شکل ریاحین زمین گویی به صورت آسمان شد
صبا در طره‌ی شمشاد پیچید بنفشه خاک پای ارغوان شد
بهار آمد، بیا و توبه بشکن که در وقتی دگر صوفی توان شد
ز رنگ و بوی گل اطراف بستان تو پنداری بهشت جاودان شد
ولیکن اوحدی را برگ گل نیست که او آشفته‌ی روی فلان شد