چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی
|
|
آه افسوس است سرو جویبار زندگی
|
اعتمادی نیست بر شیرازهی موج سراب
|
|
دل منه بر جلوهی ناپایدار زندگی
|
یک دم خوش را هزاران آه حسرت در قفاست
|
|
خرج بیش از دخل باشد در دیار زندگی
|
بادهی یک ساغرند و پشت و روی یک ورق
|
|
چون گل رعنا خزان و نوبهار زندگی
|
چون حباب پوچ، از پاس نفس غافل مشو
|
|
کز نسیمی رخنه افتد در حصار زندگی
|
خاک صحرای عدم را توتیا خواهیم کرد
|
|
آنچه آمد پیش ما از رهگذار زندگی
|
سبزه زیر سنگ نتوانست قامت راست کرد
|
|
چیست حال خضر یارب زیر بار زندگی
|
دارد از هر موجهای صائب درین وحشتسرا
|
|
نعل بیتابی در آتش جویبار زندگی
|