تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟ | تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟ | |
افتد ز طوف کعبه و بتخانه در بدر | سرگشتهای که راه نیابد به کوی دل | |
ساحل ز جوش سینهی دریاست بی خبر | با زاهدان خشک مکن گفتگوی دل | |
در هر شکست، فتح دگر هست عشق را | پر میشود ز سنگ ملامت سبوی دل | |
طفل بهانهجو جگر دایه میخورد | بیچاره آن کسی که شود چارهجوی دل | |
میخانه است کاسهی سر فیل مست را | صائب ز خود شراب برآرد سبوی دل |