نیستم غمگین که خالی چون کدویم میکنند | کز می گلرنگ، صاحب آبرویم میکنند | |
گرچه میسازم جهانی را ز صهبا تر دماغ | هر کجا سنگی است در کار سبویم میکنند | |
گر چه بیقدرم، ولی از دیده چون غایب شوم | همچو ماه عید مردم جستجویم میکنند | |
میکننداز من توقع صد دعای مستجاب | مشت آبی گر کرم بهر وضویم میکنند | |
کار سوزن میکند با سینهی صد چاک من | رشتهی مریم اگر صرف رفویم میکنند | |
از ره تسلیم، چون شکر گوارا میکنم | زهر اگر صائب حریفان در گلویم میکنند |