خوش آن که از دو جهان گوشهی غمی دارد | همیشه سر به گریبان ماتمی دارد | |
تو مرد صحبت دل نیستی، چه میدانی | که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد | |
هزار جان مقدس فدای تیغ تو باد | که در گشایش دلها عجب دمی دارد! | |
لب پیاله نمیآید از نشاط به هم | زمین میکده خوش خاک بیغمی دارد! | |
تو محو عالم فکر خودی، نمیدانی | که فکر صائب ما نیز عالمی دارد |