با کمال احتیاج، از خلق استغنا خوش است | با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است | |
نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق | آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است | |
هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی میکنند | چهرهی امروز در آیینهی فردا خوش است | |
برق را در خرمن مردم تماشا کرده است | آن که پندارد که حال مردم دنیا خوش است | |
فکر شنبه تلخ دارد جمعهی اطفال را | عشرت امروز بیاندیشهی فردا خوش است | |
هیچ کاری بی تامل گرچه صائب خوب نیست | بی تامل آستین افشاندن از دنیا خوش است |