هزار حیف که از گلشن جهان آخر | چو گل به باد خزان رفت میرزامهدی | |
فروغ محفل آل رسول بود و دریغ | که شمعسان ز میان رفت میرزامهدی | |
ز الفت تن خاکی ملول شد جانش | به سوی عالم جان رفت میرزامهدی | |
هوای قصر جنان کرد از جهان خراب | به آن خجسته مکان رفت میرزامهدی | |
به حیرتم چه شنید از فسانهی ایام | که خوش به خواب گران رفت میرزامهدی | |
غرض چو جانب عشر تسرای خلدبرین | ز بزم همنفسان رفت میرزامهدی | |
رقم زد از پی تاریخ رحلتش هاتف | به بزمگاه جنان رفت میرزامهدی |