ما دگرباره توبه بشکستیم | وز غم نام و ننگ وارستیم | |
خرقهی صوفیانه بدریدیم | کمر عاشقانه بر بستیم | |
در خرابات با می و معشوق | نفسی عاشقانه بنشستیم | |
از می لعل یار سرمستیم | وز دو چشمش خمار بشکستیم | |
شاید ار شور در جهان فگنیم | کر می لعل یار سر مستیم | |
چون بدیدیم آفتاب رخش | از طرب، ذرهوار، بر جستیم | |
چنگ در دامن شعاع زدیم | تا بدان آفتاب پیوستیم | |
ذره بودیم، آفتاب شدیم | از عراقی چو مهر بگسستیم | |
این همه هست، خود نمیدانیم | کین زمان نیستیم یا هستیم؟ |