حبذا عشق و حبذا عشاق | حبذا ذکر دوست را عشاق | |
حبذا آن زمان که پردهی عشق | بیخود از سر کنند با عشاق | |
نبرند از وفا طمع هرگز | نگریزند از جفا عشاق | |
خوش بلایی است عشق از آن دارند | دل و جان را درین بلا عشاق | |
آفتاب جمال او دیدند | نور دادند از آن ضیا عشاق | |
دادهاند اندرین هوس جانها | چون سکندر در آن هوا عشاق | |
بگشادند در سرای وجود | دری از عالم صفا عشاق | |
ای عراقی، چو تو نمیدانند | این چنین درد را دوا عشاق |