دل در گره زلف تو بستیم دگر بار
|
|
وز هر دو جهان مهر گسستیم دگربار
|
جام دو جهان پر ز می عشق تو دیدیم
|
|
خوردیم می و جام شکستیم دگربار
|
شاید که دگر نعرهی مستانه برآریم
|
|
کز جام می عشق تو مستیم دگربار
|
المنة لله که پس از محنت بسیار
|
|
با تو نفسی خوش بنشستیم دگربار
|
چون طرهی تو شیفتهی روی تو گشتیم
|
|
هیهات! که خورشید پرستیم دگربار
|
ما ترک مراد دل خودکام گرفتیم
|
|
تا هرچه کند دوست خوشستیم دگربار
|
با عشق تو ما راه خرابات گرفتیم
|
|
از صومعه و زهد برستیم دگربار
|
در بندگی زلف چلیپات بماندیم
|
|
زنار هم از زلف تو بستیم دگربار
|
تا راز دل ما نکند فاش عراقی
|
|
اینک دهن از گفت ببستیم دگربار
|