بیا بلبل که وقت گفتن تست

بزن شمشیر غیرت زان میندیش که همتهای مردان جوشن تست
نکو رو یوسفی داری تو در چاه تو را ظن آنکه جانی در تن تست
کمند رستمی اندر چه انداز خلاصش کن که در وی بیژن تست
تو در خوف از خودی، از خود چو رستی از آن پس کام شیران مامن تست
سر اندر دام این عالم میاور وگرنه خون تو در گردن تست
دل کس زین سخن قوت نگیرد که یاد آورد طبع کودن تست
ز دشمن مملکت ایمن نگردد به شمشیری که از نرم آهن تست