همه سنگینی تو، روی من است
|
|
گر جوی، گر هزار خروار است
|
تو ز من داری این گرانسنگی
|
|
پیکر بی روان، سبکسار است
|
همه بر پای، از ثبات منند
|
|
هر چه ایوان و بام و انبار است
|
گر چه این کاخ را منم بنیاد
|
|
سخن از خویش گفتنم عار است
|
کارها را شمردن آسان است
|
|
فکر و تدبیر کار دشوار است
|
بار هر رهنورد، یکسان نیست
|
|
این سبکبار و آن گرانبار است
|
هر کسی را وظیفه و عملی است
|
|
رشتهای پود و رشتهای تار است
|
وقت پرواز، بال و پر باید
|
|
که نه این کار چنگ و منقار است
|
همه پروردگان آب و گلند
|
|
هر چه در باغ از گل و خار است
|
عافیت از طبیب تنها نیست
|
|
هر ز دارو، هم از پرستار است
|
هر کجا نقطهای و دائرهایست
|
|
قصهای هم ز سیر پرگار است
|
رو، که اول حدیث پایه کنند
|
|
هر کجا گفتگوی دیوار است
|