ای ز دست تجاسر خادم | شربهای ملال نوشیده | |
اختلالی که من دارد | نیست بر خاطر تو پوشیده | |
بدو ایام بیض و من صایم | وز خطا در صواب کوشیده | |
نیم جوشیده دیگکی دارم | قلقلش گوش نانیوشیده | |
از طریق کرم توانی کرد | بدو چوبش تمام جوشیده |
□
به نزدیک خواجه بدم چند روز | بلا نفع دنیا و لا آخره | |
دگرباره رفتم به نزدیک او | فتلک اذا کرة خاسره |