شاها بدیدهای که دلم را خدای داد | در دیدهی تو معنی نیکو بدیدهام | |
چون کردگار ذات شریفت بیافرید | گفت ای کسی که بر دو جهانت گزیدهام | |
راضی بدان نیم که به غیری نگه کنی | زیرا که از برای خودت پروریدهام | |
چشم جهانیان ز پی دیدن جهان | وان تو بهر دیدن خویش آفریدهام | |
تکحیل آن ز هیچکس اندر جهان مدان | کان کحل غیرتست که من درکشیدهام |