به خدایی که دست قدرت او | نیل شب برعزار روز کشید | |
کین برادر ندید یک لحظه | بیشما راحت و نخواهد دید | |
بیشما هیچ بر گل دل او | باد شبگیری صبا نوزید | |
هیچ یک از دریچهی جانش | مرغ لذات و عیش خوش نپرید |
به خدایی که دست قدرت او | نیل شب برعزار روز کشید | |
کین برادر ندید یک لحظه | بیشما راحت و نخواهد دید | |
بیشما هیچ بر گل دل او | باد شبگیری صبا نوزید | |
هیچ یک از دریچهی جانش | مرغ لذات و عیش خوش نپرید |