احکام دین چو از شرفالدین شرف گرفت | آنرا عنایت ازلی تقویت کند | |
آن کاملست او که نماند جهان جهل | گر علم را به کلک و نظر تربیت کند | |
از رای اوست تابش خورشید عاریت | مه زان به طبع تابش ازو عاریت کند | |
هردم ز غایت و رعش کاتب یمینش | همسایه را به عزل همی تعزیت کند | |
نشگفت اگر به قوت فتویش بعد از این | باگرگ میش کشته لجاح دیت کند | |
هان تا به منصبش نکنی تهنیت که دین | خود را به منصب شرف تهنیت کند |