در مدح صاحب ناصرالدین طاهر

چون ماه ترا هزار منهی چون تیر ترا هزار کاتب
چالاک‌تر از عصای موسی فرخ قلمت گه مرب
ای جود ترا بحار خازن وی حلم ترا جبال نایب
آزاده‌ی دهر و صدر اسلام با درد نوایب و مصایب
زنده است به تو که زنده کردی ادرار جهانیان و راتب
روشن به تو گشت شغل گیتی شارق ز تو گشت شمس غارب
تا هست علوم را مبادی تا هست امور را عواقب
حکم تو همیشه باد باقی عزم تو همیشه باد ثاقب
با چرخ کمال تو مشارک با دهر جمال تو مصاحب