ای دل تو مرا به باد دادی | از بس که نمودی اوستادی | |
از دست تو در بلا فتادم | آخر تو کجا به من فتادی | |
چند از تو مرا نکوهش آخر | کم داغ به داغ برنهادی | |
آزرم ز پیش برگرفتی | خونابه ز چشم من گشادی | |
خود را و مرا به غم فکندی | نادیده هنوز هیچ شادی | |
غمخوار شدست جانم ای دل | از خوردن غم تو شادبادی |