هرگز از دل خبر نداشته‌ای

هرگز از دل خبر نداشته‌ای بر دلم رنج از آن گماشته‌ای
سپر افکنده آسمان تا تو رایت جور برافراشته‌ای
که خورد بر ز تو که تو هرگز تخم پیوند کس نکاشته‌ای
همرهی جسته‌ای ز من وانگه در میان رهم گذاشته‌ای