ای رخت رشک آفتاب شده

ای رخت رشک آفتاب شده آفتاب از رخت به تاب شده
آفتابیست آن دو عارض تو زلف تو پیش او نقاب شده
زود بینم ز تیر غمزه‌ی تو عالمی سر بسر خراب شده
گرچه هست ای پری‌وش مه‌رو بتگری را رخت مب شده
هست بر آتش غم هجرت جگر انوری کباب شده