ای پسر برده‌ی قلندر گیر

ای پسر برده‌ی قلندر گیر پرده از روی کارها برگیر
کفر و اسلام کار کس نکند آشیان زین دو شاخ برتر گیر
این دو معشوقه‌ی دو قوم شدست تو برو مذهب سه دیگر گیر
پای دربند آن و این چه کنی خودسری باش و کار از سر گیر
رهبران تو رهزنان تواند کم این مشتی احمق خر گیر
پیش کین رهبران رهت بزنند راه بتخانهای آزر گیر