طاقتم در فراق تو برسید

طاقتم در فراق تو برسید صبر یکبارگی ز من برمید
تا گرفتار عشق شد جانم بر دلم باد خرمی نوزید
چرخ بر روزنامه‌ی عمرم همه گویی نشان هجر کشید
عقل کوشید با غمت یک‌چند عاقبت هم طریق عجز گزید