درد سر دل به سر نمیآید | پای از گل عشق برنمیآید | |
آوخ عمرم به رخنه بیرون شد | وین بخت ز رخنه درنمیآید | |
گفتم شب عیش را بود روزی | این رفت و زان خبر نمیآید | |
دل خانه فروش نام و ننگم زد | دلبر ز تتق به در نمیآید | |
از هرچه کند خجل نمیگردد | وز هرچه کنی بتر نمیآید | |
همدست زمانه شد که در دستان | رنگش دو چو یکدگر نمیآید | |
پر کنده شدم وز آشیان او | یک مرغ وفا به پر نمیآید | |
بر هجر نویس انوری کارت | چون کارت به جهد برنمیآید |