دوش آنکه همه جهان ما بود | آراسته میهمان ما بود | |
سوگند به جان ما همی خورد | گر چند بلای جان ما بود | |
بودش همه خرمی و خوبی | شکر ایزد را که آن ما بود | |
از طالع سعد ما براند | فالی که نه در گمان ما بود | |
بنشست میان ما و برخاست | آزار که در میان ما بود |
دوش آنکه همه جهان ما بود | آراسته میهمان ما بود | |
سوگند به جان ما همی خورد | گر چند بلای جان ما بود | |
بودش همه خرمی و خوبی | شکر ایزد را که آن ما بود | |
از طالع سعد ما براند | فالی که نه در گمان ما بود | |
بنشست میان ما و برخاست | آزار که در میان ما بود |