در همه مملکت مرا جانیست | هر زمان پایبند جانانیست | |
در کنارم به جای دمسازی | تا سحرگه ز دیده طوفانیست | |
در کجا میخورد مرا غم عشق | در همه خانهام یکی تا نیست | |
یک دم از درد عشق ناساید | دادم انصاف رنجکش جانیست | |
گفتم او را که صبر کن که به صبر | هر غمی را که هست پایانیست | |
این همه هست کاشکی باری | کار او را سری و سامانیست |