عشق تو از ملک جهان خوشترست | رنج تو از راحت جان خوشترست | |
خوشترم آن نیست که دل بردهای | دل در جان میزند آن خوشترست | |
من به کرانی شدم از دست هجر | پای ملامت به میان خوشترست | |
دل به بدی تن زده تا به شود | خوردن زهری به گمان خوشترست | |
وصل تو روزی نشد و روز شد | سود نه و مایه زیان خوشترست | |
عمر شد و عشوه به دستم بماند | دخل نه و خرج روان خوشترست | |
از پی دل جان به تو انداختیم | بر اثر تیر کمان خوشترست | |
کیسهی عمرم ز غمت شد تهی | بیرمه مرسوم شبان خوشترست | |
این همه هست و تو نه با انوری | وین همه در کار جهان خوشترست |