یکی آتش انگیزم اندر جهان | کز آنجا به کیوان رسد دود آن | |
چو گردان بدیدند کز رزمگاه | از آن تیره آوردگاه سپاه | |
که خسرو بسیچید آراستن | همی رفت خواهد به کین خواستن | |
نباشیم گفتند همداستان | که شاهنشه آن کدخدای جهان | |
به رزم اندر آید به کین جستنا | چه کوبد همی ترگ یا جوشنا | |
گرانمایه دستور گفتش به شاه | نبایدت رفتن بدان رزمگاه | |
به بستور ده بارهی برنشست | مر او را سوی رزم دشمن فرست | |
که او آورد باز کین پدر | ازان کش تو بازآوری خوبتر |